اشک تو چشمان با محبت بابایی
حدود 2 هفته ای میشه واسه اینکه به اتاقت عادت کنی جگر گوشه ام م شما و من تو اتاق شما میخوابیم و بابایی تنها تو اتاق خواب!!!!!!!!!! خلاصه دیشب شام خوردی بازی کردی بعد آلارم خوابت روشن شد و مراسم بغل کردن پتو و کشتی گرفتن با پتو البته همون پتوی مخصوصت بالاخره رفتیم اتاقت و شیرت دادم و علائم خواب بعد یهو بیدار شدی و خندیدی منم هر چی خودم و زدم خواب که مثلا تلقین بشه بخوابی خودت و پرت می کردی رو من بعد رفتی سمت در خلاصه منم بابایی رو صداش کردم و اومد دید می خندی گفت هر وقت شیر میخوره دوپینگ میکنه خلاصه رفتیم تو حال پذیرایی کمی بازی کردی و کنار میز وسط وایستاده بودی یهو دستهات و ول کردی شروع کردی به را رفتن به سمت تلویزیون ... قلبم داشت وایمیستاد ...
نویسنده :
شیرین
12:36
بدون عنوان
cd
سلام جگر گوشه ام تا از خواب بیدار میشه گریه که cd میخوام ببینم سعی میکنم مقاومت کنم ولی گاهی نمی شه چون دنبالم میای آشپزخونه و هی کابینتا رو باز و بسته میکنی و از پام میگیری و کنار اجاق گاز هم که خیلی خطرناکه دیروز که هنوز بابایی نیمده بود تمام اسبابازیهاتو ریختم وسط حال تا سرگرم شی تو هم کتابت رو انتخاب کردی و سکل یه سیب قرمز بود می کفتی ایبببب ایبببب حدود نیم ساعتی هی ورق زدی شکلهاش و دیدی و به زبون خودت هی تکرار کردی قربونت برم که داری کم کم حرف میزنی
نویسنده :
شیرین
12:15
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بیبی انشتین
جگر گوشه ام عاشق cd بیبی انشتینه که زبان انگلیسی یاد می ده و گاهی اون کلمات و با زبون خودش دددد بببابابا ییییی پپپپ تکرار می کنه دیوارهای خونه روهم می نویسه بابایی و من از دیدن خط خطیهای جگر گوشه ام کیف می کنیم الانم داریم دنبال مهد خوب می گردیم دعا کنید
نویسنده :
شیرین
11:58
باور کنید ...
از وقتی بابایی اومد پیشمون و ما رو برد یه شهر دیگه تا هر سه تایی کنار هم باشیم جگر گوشه ام به پیشرفتهای چشم گیری نایل شده باور کنید کارهایی که می کنه و شروع کرده به حرف زدن و دس دسی و بای بای می کنه کلی آرامش داره و چقدر از بابایی تقلید می کنه در هر کاری مثلا بابایی دارت بازی میکنه هر روز به هر بهونه ای منو میکشونه اتاق دارت و مجبور می شم سوزهمای اینهایی که پرتاب میکنیم و باز کنم و بده بندازه و .. بابایی کاملا اعتراف کردند که در حق جگر گوشه ام بسیار مرتکب ظلم بزرگی شده وگرنه الان خیلی کارها می تونست بکنه و ..خلاصه ما هر سه تا خوشحالیم
نویسنده :
شیرین
3:07