karenkaren، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

جگرگوشه ام و من

تاتی تاتی...

سلام جگر گوشه ام راه افتاده... حسابی راه میره خدا رو شکر هی میاد پیش من هی سمت بابا و ... خلاصه بابایی و من کیف میکنیم خودشه ذوق میکنه داره راه میره
10 آبان 1390

تولد جگر گوشه ام چگونه گذشت !!!!

تولد جگر گوشه ام 14 مهر پنج شنبه بود که به جمعه موکول شد بابایی و جگر گوشه ام و من که رفته بودیم خرید واسه مامانی!!!!! خوب چه اشکال داره!!! همش داشتیم اون روز و تداعی می کردیم که صبح ساعت 9 رفتم اتاق عمل خدائیش خیلی میترسیدم  ولی با کمک خدا بدنیا اومدی بیهوشی من اسپینال بود و تمام مراحل و میدیدم همش از خدا کمک میخواستم خلاصه بابایی یه سبد گل خیلی قشنگ آورد و به گفته مامانم جگر گوشه ام در رخت و لباسهای خوشگلی که از تبریز براش خریده بودم و ترک بود آخه خیلی نرم و قشنگ بود تحویل داده شده بود ولی از مامان جگر گوشه ام خبری نبود مامانم می گفت خیییییلی نگران شده بوده نکنه ... خلاصه تا بهوش اومدم فقط داشتم گریه می کردم با صدای بلند بعد من و آروم...
24 مهر 1390