karenkaren، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

جگرگوشه ام و من

افتادن دندون یک سمت چپ پایین

دقیقا در تاریخ 94/8/16 صبح پسرم بعد اینکه از خواب بیدار شد دستش و سمت من دراز کرد گفت بگیرشم منم هی دستش و نگاه میکنم چیزی نمی بینم فقط دستش خیس بود صبح شنبه بود ؛ بعد گف دندونه! ! یعنی قبض روح شدم اصلا یادم نبود پسرم بزرگ شده و دندوناش و قراره عوض کنه خلاصه ذوق کردم و بغلش کردم بعد کلی دندونش و بازرسی کردم اصلا ریشه نداشت یکم stain  داشت پرگزیمالاش گف مامان بخاطر اون افتاد که سیاه شده منم گفتم نه مامان نشون میده بزرگ شدی بعد کلی در مورد پری دندان صحبت کردم و دندون و گذاشتم زیر بالشش گفتم برات جایزه میاره و بعد کلی عکس واسه بابا فرستادم و بردمش مهد کودک
18 آبان 1394

پسر ورزشکار و موسیقی دان

پسرم دومین ترم موسیقی رو داره تموم میکنه ماشاالله تمام نت های موسیقی و مسلط هست بلز رو تموم کرده و از فردا قراره فلوت شروع کنه کلاس ژیمناستیک هم میره خیلی فعاله ...  
3 شهريور 1394

پسرم بزرگ میشود....

هزار ماشاالله پسرم برای خودش مردی شده است  پدرش هنوز نتونسته انتقالیش و درست کنه و بعضی مواقع پسرم و من تنهایی البته خدا حفظ کنه مادرم همیشه در کنارمونه ... خیلی با مامانبزرگش رابطه اش عالیه همه جور شرطی و میپذیره وقتی بگیم میبریمت پیش مامان بزرگ بمونی و ... ولی وقتی باباش داره میره عمیقا ناراحته همش میگه منم ببر و ... خدا میدونه کی قراره این جدا شدنها به پایان برسه.. دعا کنید..
12 مرداد 1394
1